هنر طلاسازی رنگ باخته است


هنر طلاسازی رنگ باخته است

تاریخ انتشار: 1395/06/06 16:13 | بازدید: 1929


 لباس‌ها و دمپایی‌ها از این اتاق بیرون نمی‌رود. اصلاً تمام وسایلی که اینجا استفاده می‌شود، یک جورهایی قرنطینه می‌شود. حتی زباله‌های ته کارگاه. همه‌شان را هر از چندگاهی تحویل کوره می‌دهند تا خاک طلای نشَسته روی‌شان را از آنها جدا کنند.

طلاسازی دقت زیادی می‌خواهد. هنر ظریفی است. با این همه آن‌طور که باید، مورد توجه قرار نمی‌گیرد. مردم طلای آماده را می‌بینند و سر اجرتش چانه می‌زنند. این اما حاصل تلاش طلاسازانی است که معمولاً بعد از چند سال کار، چشم‌هایشان کم سو می‌شود و آسیب‌های شغلی دیگری را هم تحمل می‌کنند. مهدی فدایی، طلاساز، بازار این روزهای حرفه خود را کساد می‌داند: «ما بیشتر از مغازه‌ها سفارش می‌گیریم. الان نسبت به گذشته خیلی سفارش‌هایشان کم شده. حتی ممکن است در طول مدت یک هفته، هیچ دشتی نکنیم.

دستبند طلا دستبند چرم و طلا آویز ساعت

قبلاً سفارش بیشتر بود. الان سفارش‌های حلقه نامزدی و ازدواج به نسبت بیشتر است. همان را هم خیلی‌ها بلافاصله بعد از برگزاری مراسم، می‌فروشند و حتی حاضرند با 400 - 500 هزار تومانی ضرر، حلقه ازدواج‌شان را بفروشند. به دلیل همین کسادی بازار، خیلی از طلاسازان تغییر شغل داده‌اند. چون نمی‌توانند از پس پرداخت اجاره بهای محل کسب و کارشان برآیند.» او ادامه می‌دهد: «نگاهی که به کارگر می‌شود، نگاه منصفانه‌ای نیست.

طلاسازی در واقع یک نوع هنر و صنعت دستی است اما جایگاه مناسب خود را ندارد. واردات طلا هم به این صنف، ضربه بزرگی وارد کرده. معمولاً زیورآلات طلا را از ترکیه وارد می‌کنند. نسبت به اینجا هم قیمتش ارزان‌تر تمام می‌شود. هم کارگر آنجا ارزان‌تر است و هم دستگاه‌های پیشرفته‌تری برای طلاسازی دارند که کسر کار را کمتر می‌کند و قیمت تمام شده، به صرفه‌تر درمی‌آید. درحالی که در ایران هنوز به صورت سنتی و دستی، طلاسازی می‌شود. در هرحال رغبت مردم برای خرید طلا کم شده و در صورت خرید هم، ترجیح می‌دهند طلای بدون جواهر و دست دوم خریداری کنند. البته جواهر، مشتریان خود را دارد که قشر مرفه هستند و برایشان فرقی نمی‌کند که آن را با قیمت بالا از جواهرفروشی‌های شمال شهر خریداری کنند. قبلاً مردم از هر قشری توان داشتند که تکه‌ای طلا مثل یک النگو یا انگشتر بخرند اما دیگر چنین امکانی برای خیلی‌ها وجود ندارد. برای همین هم به سمت خرید نقره روی آورده‌اند. چون استفاده از زیورآلات قیمتی در فرهنگ ما رایج است و مردم هم دوست دارند در مناسبات مختلف از چنین زیورآلاتی استفاده کنند. بحث چشم و هم چشمی هم متأسفانه در این میان مطرح است. خیلی عروس‌ها اصرار دارند سرویسی تهیه کنند که سنگین‌تر و پرجلاتر از سرویس بقیه دختران فامیل باشد، به همین دلیل گاهی خانواده‌ها را با فشارهای مالی زیادی مواجه می‌کنند.»

طلا یا نقره فرقی نمی‌کند. حتی اگر سرویسی هم نداشته باشید تا آن را به دست و گردن بیاویزید، باز هم مهم نیست. مشکل از جایی شروع می‌شود که حرف مردم و گوشه و کنایه‌ها، شما را وادار به کاری کند که نه دوستش دارید و نه به آن اعتقادی دارید. مثل بعضی عروس و دامادهایی که سرویس‌های بدلی را با هزار ترس و لرز تهیه می‌کنند تا یک شب جلوی میهمانان نمایش دهند. حالا چرا ترس و لرز؟! ترس از اینکه میهمان‌ها بو ببرند سرویس، بدلی است و امان از اینکه ارزش و آبروی افراد را با قیمت سرویس عروسی و طلا و نقره بودن آن بسنجند.

«بهترین سرویس را می‌توانید نهایتاً با 150 تا 200 هزار تومان بخرید. قیافه‌اش هم هیچ فرقی با طلا ندارد. اینکه می‌گویند بدل، کلمه اشتباهی است. بالاخره هر زیورآلاتی یک جنس دارد، مثلاً تیتانیوم. خیلی هم زیباست. تنها عیبش این است که ارزان است. خیلی برندهای معروف خارجی، با همین کیفیت، زیورآلات تولید می‌کنند و به قیمت‌های خیلی بالا می‌فروشند. اصلاً در خارج از ایران حتی بین افراد مشهور و هنرپیشه‌ها رایج است که از چنین زیورآلاتی استفاده کنند. اما فرهنگ ما هنوز چنین چیزی را قبول نمی‌کند.» این‌ها گفته علی شمشادی است که مغازه فروش بدلیجات دارد؛ بدلیجاتی که بیشترشان از چین و ترکیه وارد می‌شوند. برق بدلیجات هم البته کم نیست؛ نه به خیره کنندگی متاع بازار زرگرها

بورس نیوز 

کالاهایی که دیده اید